۱۳۹۱ آبان ۱۱, پنجشنبه

گلشن هستی با صدای پوران



«گلشن هستی»

ترانه‌سرا: اسماعیل نواب صفا
آهنگ‌ساز: عباس شاپوری
خواننده: پوران (شاپوری)

بودم من چو خرم نهالی، سرخوش از بوی بهار
این زمان، آن صفا رفته از دست، مانده‌ام بی‌برگ و بار

روزی پر برگ و بر بودم
زیبا از این زیور بودم
سرمست از جام هستی،
از نیرنگ دوران غافل
بودم با یاران یکدل
سرگرم عشق و مستی

کنون که گلزار وجودم چنین گرفتار خزان شد
دگر دلم بی‌خبر از عشق و عاشقان شد

چو «تکدرختی» که ز حرمان، گرفته مسکن به بیابان
شدم پریشان و کسان از برم گریزان

اکنون دارم بزمی در تنهایی
گشته یار من دفتر و کتابم
زین پس باشد یار و دمساز من
این کتاب و این شوق بی‌حسابم
چو بسته شد دفتر عشقم، گشوده‌ام نامۀ دیگر
کنون بخوان حال دلم، زین خجسته دفتر
 
چو «تکدرختی» که ز حرمان، گرفته مسکن به بیابان
شدم پریشان و کسان از برم گریزان

هیچ نظری موجود نیست: