خواننده : الهه
آمد اما
آمد – آمد - آمد اما در نگاهش،
آن نوازشها نبود
چشم خواب آلوده اش را،
مستی رویا نبود
نقش عشق و آرزو از چهره دل شسته بود
حبس شیدایی در آن آیینه سیما نبود
مست وبی پروا نبود
لب همان لب بود اما ،
بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما،
مست وبی پروا نبود
مست وبی پروا نبود
در دل بیزار خود جز-
در دل بیزارخود جز-
بیم رسوایی نداشت
گر چه روزی همنشین جز-
گر چه روزی همنشین جز-
با من رسوا نبود
مست وبی پروا نبود
لب همان لب بود اما،
بوسه اش گرمی نداشت
دل همان دل بود اما،
مست وبی پروا نبود
مست وبی پروا نبود
بر لب لرزان من فریاد دل خاموش بود
آخر اون تنها امید جان من تنها نبود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر